معنی شیک و لوکس

حل جدول

شیک و لوکس

فانتزی، تجملی، خوش پوش، زیبا، قشنگ، ظریف


فانتزی و لوکس

تفنن، هوس، خیالی، غیرواقعی، شیک،


لوکس

تجملی

فرهنگ عمید

شیک


۱.دارای لباس و ظاهر آراسته، خوش‌پوش،
(صفت) زیبا و لوکس: خانهٴ شیک،


لوکس

کالای تجملی،

مترادف و متضاد زبان فارسی

شیک

دلپذیر، زیبا، فانتزی، قشنگ، لوکس


لوکس

اشرافی، شیک، عالی، مجلل، نفیس،
(متضاد) فکسنی، لکنته

لغت نامه دهخدا

لوکس

لوکس. (فرانسوی، اِ) تجمل و زیبائی بسیار در لباس، اشیاءمنزل و غیره. || (ص) عالی. فاخر. زیبا.


شیک

شیک. (فرانسوی، ص) واژه ٔ فرانسوی، در فارسی به معنی خوش لباس و دارای سر و وضع مرتب بکار می رود. گاه نیز این صفت را برای اشیاء زیبا و جالب توجه بکار می برند: خانه ٔ شیک، مبل شیک و غیره. (فرهنگ لغات عامیانه). زیبا. قشنگ. ظریف. || نیکوجامه. (فرهنگ فارسی معین).

شیک. (ص) شل را گویند یعنی دست و پای که در آن گیرایی و قدرت رفتار نباشد. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (برهان):
چون برافروزی رخ از باده کله سازی یله
دستهایم شیک گردد پایهایم شیشله.
بلعمی.
|| سست و کاهل و ناتوان. (ناظم الاطباء).


شیک و پیک

شیک و پیک. [ک ُ] (ص مرکب، از اتباع) مرکب از شیک فرانسوی و پیک که مستقلاً معنی ندارد: شیک و پیک و مشتی. پیک از توابع شیک است. (یادداشت مؤلف). اما این دو کلمه با هم معمولاً به صورت صفت برای اشخاص بر زبان رانده می شود. (فرهنگ لغات عامیانه). رجوع به شیک و شیک پوش شود.


شیک پوشی

شیک پوشی. (حامص مرکب) عمل و کیفیت شیک پوش. (فرهنگ فارسی معین). صفت و کار شیک پوش. پوشیدن لباسهای زیبا و مرتب و مدروز. رجوع به شیک پوش شود.

فرهنگ معین

لوکس

[فر.] (ص.) شیک، زیبا، قشنگ، پر - شکوه، تجملی.


شیک

زیبا، قشنگ، ظریف، و پیک بسیار مرتب و آراسته. [خوانش: [فر.] (ص.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

لوکس

هر چیز قشنگ و تجملی

معادل ابجد

شیک و لوکس

452

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری